زهرا کوچولوزهرا کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

زهرا کوچولو و باباش

سلام دوستانی که به وبلاگ من سر میزنند لطفاً کامنت بگزارید

؟؟؟؟؟

1391/1/24 22:32
نویسنده : بابای زهرا
884 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان .امشب تنها بودم .و به بیش از 100تا از نی نی وب یها سر زدم.حالم گرفته بود .ولی هر کدام را میخوندم بیشتر حالم گرفته میشد .اخه زهرا جون من تمام کمبودها ونیازهاییکه خودم داشتم .تمام عشق و محبتی که نه از پدر و مادر و نه از مادرت نه از هیچکس نگرفتم به پات بریزم ای خدا از تمام چیزهایی که به من دادی ممنون ولی خدا هیچکس را محتاج محبت نکن برات از تنهاییم همینقدر بگوییم بدانی مثلا .اولین روز مدرسه من مدرسه گم کردم. چون فقط   یک بار برای ثبت نام رفته بودم و روز اول مدرسه که همه با پدر و مارشون میروند مدرسه من تنها بودم در روز .......در همه و همه جا تنها حتی در اولین روز تولد خودت .نمیدونم چرا با مادرت اینقدر مشکل پیدا کردم.اوایل موضوعی بین من مامانت پیش میامد میگفتم بی خیال اگه حرفی بزنم پیش خودش میگه چون بچه دار نمیشم  داره بهانه میگیرهو همیشه همیشه من کوتاه امدم.درزمان بارداریمادرت میگفتم عوارض بارداری.بییال برای مادر و بچه خوب نیستبازم بیخیالی میگذراندم.تا تنها دل خوشی زندگیم زهرا کوچولوم بدنیا امد بازم گفتم اخلاقش عوارض بارداری و ...تا حدود 1ماه پیش گفتم برای اولین بار من بیخیال نشم با اینکه مقصر هم خودش بودچون گفت برویم بیرون و من گفتم 2ساعت دیگه و طبق معمول ناراحت شد و ...........گفتم اگه مثل همیشه تا2ساعت دیگهمن پیش قدم نشم حتما اون میاد جلو ولی تا حالا که نیامده ومن هر روز هزار فکر و اخرش میگم تا حالا صبر کردی  حتما تا 1ساعت دیگه خودش میفهمه و پا پیش میذاره .ولی انگار بد جور بد عادت شده و منتظر بازم من ..بگذریم حالا فهمیدی چرا حالم بیشتر گرفته میشد از دیدن وب نی نی ها .واقعا از اظهار عشق و علاقه شون نسبت به یکدیگر خوشحال میشدم ولی بیشتر احساس کمبود میکردم .و مطمعین باش .تا زنده ام نمیگذارم معنی کمبود محبت را حس کنی.و انشالله تا اخر عمرت معنی این حرفها را نفهمی.اولش میخاستم این پست خصوصی بگذارم فقط برای خودم.چون.انقدر اعصابم خورده که مطمعینم  همه جوره از جمله بندی تا املاش غلطه  ولی پیش خودم گفتم .شاید یکی مثل  ما باشه و بفهمد کارش اشتباهه.یا یه پدر مادر بفهمه همه چیز مادیات نیست .به نظر من حتی در بزرگ سالی بازم بچه ها محبت میخاهند --یا .یه بابا و مامان بدونه نباید اختلاف زیاد کش داد والا مثل من که یه جورایی نمیتونم پا پیش بگذارم و بعد از کلی فکر های بیجا خودم قانع میکنم  که بگذار.تا ببینم اون چکار میکنه  و شاید هم..........زهرا فقط بدون عاشقتم و

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

محسن
24 فروردین 90 17:04
این حرفها از خود شماست ؟ من که نمیفهمم اینقدر شوکه شدم نمیدونم چی بگم ... 2بار خوندمش .... ولی ....